در اين روز در سال 61 ه كه روز شنبه يا دوشنبه بوده ، آقا و مولايمان حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام ) در سن 58 سالگى (و يا56 و يا 57 سالگى ) بعد از نماز ظهر، مظلومانه و با حالت تشنگى و گرسنگى در زمين كربلا به شهادت رسيدند. اين روز، روز باريدن خون از آسمان است ، و روزى است كه شهادت اهل بيت و اصحاب امام حسين (عليه السلام ) در آن به وقوع پيوسته است.
چهار هزار ملك در اين روز به زمين كربلا براى نصرت آن حضرت آمدند، و چون اجازه نيافتند تا ظهور حضرت مهدى (عليه السلام ) گريه كنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند. در اين روز ترك خوردن و آشاميدن بخصوص از غذاهاى لذيذ مناسب است.
محرم (عاشورا)
1. شهادت امام حسين (عليه السلام )
در اين روز در سال 61 ه كه روز شنبه يا دوشنبه بوده ، آقا و مولايمان حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام ) در سن 58 سالگى (و يا56 و يا 57 سالگى ) بعد از نماز ظهر، مظلومانه و با حالت تشنگى و گرسنگى در زمين كربلا به شهادت رسيدند(32). اين روز، روز باريدن خون از آسمان است ، و روزى است كه شهادت اهل بيت و اصحاب امام حسين (عليه السلام ) در آن به وقوع پيوسته است (33).
چهار هزار ملك در اين روز به زمين كربلا براى نصرت آن حضرت آمدند، و چون اجازه نيافتند تا ظهور حضرت مهدى (عليه السلام ) گريه كنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند. در اين روز ترك خوردن و آشاميدن بخصوص از غذاهاى لذيذ مناسب است (34).
2. شهادت حبيب بن مظاهر اسدى كوفى .
3. شهادت مسلم بن عوسجه .
4. شهادت حربن يزيد رياحى .
5. شهادت جون مولى ابى ذر الغفارى .
6. شهادت همسر وهب ، به دست رستم غلام شمر(35).
7. شهادت شبيه ترين مردم به رسول خدا (صلى الله عليه و آله )، على اكبر (عليه السلام ) فرزند بزرگ سيد الشهداء (عليه السلام ) عموىوالامقام حضرت صاحب الامر (عليه السلام ).
8. شهادت قاسم بن الحسن (عليهما السلام )
9 شهادت عبد الله بن الحسن (عليهما السلام )
10 شهادت قمر منير بنى هاشم حضرت عباس بن على بن ابى طالب (عليهم السلام )
11. شهادت مولانا الرضيع باب الحوائج على اصغر (عليه السلام ).
12. آمدن ذوالجناح با يال و كاكل خونين به سوى خيمه فاطميات براى آوردن خبر شهادت آن حضرت .
13. ماتم و ناله و گريه پردگيان حرم بر سيد الشهداء (عليه السلام )و اولاد و بستگان و اصحاب آن حضرت .
14. غارت اموال از خيام امام حسين (عليه السلام ).
15. فرار فاطميات و علويات در بيابانها بعد از شهادت آقا و سرور شان اباعبدالله (عليه السلام ).
16. غارت كردن لباس و زره و... از بدن مطهر شهداى كربلا.
17. جدا شدن سرهاى مطهر امام حسين (عليه السلام ) و اهل بيت و اصحاب آن حضرت .
18. به آتش كشيدن خيمه هاى آل الله ، فرزندان رسول خدا و على مرتضى و فاطمه زهرا (عليهم السلام )
19. شهادت دختران كوچك در كنار خيمه ها.
20. گريه و ماتم بر سيد الشهدا (عليه السلام ) و عزاى زمين و زمان ، عرش و آسمان ، جن و انس و ملك و وحوش بر آن حضرت .
در اين روز ملكى ندا كرد: اى امت ظالمى كه عترت پيامبر خود را كشتيد، خداوند شما را موفق به درك عيد فطر و قربان نفرمايد(36).
21. راءس مطهر امام حسين (عليه السلام ) در كوفه
عصر عاشورا راءس مطهر و نورانى امام حسين (عليه السلام ) را توسط خولى بن يزيد اصبحى ملعون حميد بن مسلم از دى به كوفه فرستادند(37).
22. خونين شدن ريشه هر گياهى كه از زمين كشيدند، از مصيبت عظماى آن روز.
23. قتل ابن زياد
ابن زياد در روز عاشوراى سال 67 ه به فرمان مختار به جزاى ظاهرى اعمالش رسيد و كشته شد(38). حصين بن نمير و جمعى از قتله امام حسين (عليه السلام ) نيز همراه ابن زياد به قتل رسيدند(39).
ابن زياد ملعون به دست ابراهيم پسر مالك اشتر نخعى كشته شد، و سر نحسش را براى مختار فرستادند. مختار هم سر او را براى امام زين العابدين (عليه السلام ) فرستاد. هنگام وارد كردن سر ابن زياد حرت مشغول غذا خوردن بودند. لذا سجده شكر به جاى آورده فرمودند: ((روزى كه ما را بر ابن زياد وارد كردند غذا مى خورد. من از خدا خواستم كه از دنيا نروم تا سر او را در مجلس غذاى خود مشاهده كنم ، همچنان كه سر پدر بزرگوارم مقابل او بود و غذا مى خورد. خداوند به مختار جزاى خير دهد كه خونخواهى ما را نمود)). سپس حضرت به اصحاب خود فرمود: همه شكر كنيد.
24. قيام حضرت مهدى (عليه السلام )
به روايتى حضرت بقيه الله الاعظم حجه بن الحسن العسكرى ارواحنا فداه در اين روز قيام خواهند كرد(40).
25. وفات ام سلمه
در اين روز در سال 62 - 63 ه ام سلمه همسر پيامبر (صلى الله عليه و آله ) از دنيا رحلت فرمود(41). نام او هند، پدرش ابى اميه ، مادرش عاتكه دختر عبدالمطلب بود. شوهر اول او پسر خاله اش ابوسلمه بن عبدالاسد بن مغيره بود. چون به شرف اسلام مشرف شد با همسرش ام سلمه به حبشه هجرت كردند. پس از بازگشت از حبشه بر اثر زخمى كه در جنگ احد بر او وارد شده بود، بعد از مدتى شهيد شد.
سلمه ، عمر، زينب و دره ، فرزندان او بودند؛ و عمر در جميع جنگهاى اميرالمؤ منين (عليه السلام ) شركت كرده و مدتى از طرف آن حضرت والى بحرين بود.
بعد از اينكه عده ام سلمه در وفات شوهرش سد آمد، ابوبكر و عمر جداگانه به خواستگارى او رفتند، ولى ام سلمه اجابت نكرد. در سال چهارم هجرى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) از او خواستگارى كرد و ام سلمه قبول كرد، و به فرزند خود عمر بن ابى سلمه گفت : عقد را جارى كن .
عايشه وقتى ديد پيامبر (صلى الله عليه و آله ) ام سلمه را به عقد خويش در آورده بسيار ناراحت شد، چه اينكه ام سلمه در جمال كم نظير بود. عايشه به حفصه گفت : ام سلمه چقدر زيباست ! او باور نكرد تا اينكه ام سلمه را ديد. از همين جهت حسادت اين دو با ام سلمه بسيار زياد بود.
ام سلمه فضايلى دارد كه او را از ديگر همسران پيامبر (صلى الله عليه و آله ) - به جز خديجه كبرى (عليه السلام ) - ممتاز كرده است :
1. بارها ام سلمه عايشه را نصيحت مى كرد و در پيروى از على بن ابى طالب (عليه السلام )، ولى او نمى پذيرفت ، فضايل و مناقب آن حضرت را براى عايشه مى گفت ولى او قبول نمى كرد، تا اينكه پسرش عمر بن ابى سلمه را با نامه اى خدمت امير المؤ منين (عليه السلام ) فرستاد در آن خبر داد كه عايشه به سوى بصره حركت كرده است ....
2. ام سلمه شهادت داد كه عايشه دشمن امير المؤ منين (عليه السلام ) است .
3. ام سلمه شنيد كه يكى از آزاد شده هايش امير المؤ منين (عليه السلام ) را ناسزا گفته است . آن شخص را فراخواند و آنقدر از فضايل و مناقب على (عليه السلام ) كه از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) شنيده بود براى آن شخص بازگو كرد، تا او توبه نمود.
4. ام سلمه حديث نحن معاشر الانبياء لانورث ... را - كه ابوبكر آن را به دروغ به رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) نسبت داد - تكذيب كرد.
5. هنگامى كه امير المؤ منين (عليه السلام ) براى جنگ جمل حركت كردند، ام سلمه پسرش عمر بن ابى سلمه را براى يارى آن حضرت فرستاد، و به آن حضرت پيغام داد: ((اگر پيامبر (صلى الله عليه و آله ) همسرانش را به ملازمت خانه ها امر نفرموده بود مى آمدم و در نصرت و يارى شما كوتاهى نمى كردم )).
6. بعد از رحلت خديجه كبرى (عليه السلام ) مراقبت حضرت زهرا (عليه السلام ) با فاطمه بنت اسد (عليه السلام ) بود. بعد از رحلت فاطمه بنت اسد اين مهم از طرف پيامبر (صلى الله عليه و آله ) به ام سلمه سپرده شد، و عايشه از اين ماجرا بسيار خشمناك بود. ام سلمه مى گفت : ((مردم گمان مى كنند من آموزگار فاطمه (عليه السلام ) هستم ! خدا قسم كه آن حضرت آموزگار من است )).
7. روزى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) پوست گوسفندى را طلبيدند و مطالبى را فرمودند و اميرالمؤ منين (عليه السلام ) نوشتند. بعد آن پوست را به ام سلمه دادند و فرمودند: ((هر كس بعد از من فلان و فلان نشانه را به تو داد، اين پوست را به او تسليم كن )). آن سه نفر آن نشانه ها را نداشتند، و ام سلمه آن پوست را در خلافت ظاهرى امير المؤ منين (عليه السلام ) به آن حضرت - كه همه نشانه ها را دارا بود - تسليم نمود.
8. هنگام حركت امام حسين (عليه السلام ) از مدينه به مكه ام سلمه آمد و خبر شهادت آن حضرت را كه از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) شنيده بود با اندوهى فراوان بازگو كرد. امام حسين (عليه السلام ) محل شهادت و موضع دفن خود و اصحابشان و... را به معجزه نشان دادند. سپس مقدارى از خاك آن بقعه طيبه را به ام سلمه دادند و در نزد آن حضرت بود تا روز عاشورا كه ام سلمه پيامبر (صلى الله عليه و آله ) را با حالتى گرد آلود و ژوليده مو در خواب ديد، و عرض كرد: يا رسول الله ، اين چه حالت است كه در شما مى نگرم ؟ فرمودند: ((اى ام سلمه ، حسين مراكشتند و ديشب براى او و اصحاب او قبر مى كندم )).
وقتى از خواب بيدار شد ديد خاكى كه پيامبر (صلى الله عليه و آله ) و امام حسين (عليه السلام ) به او داده بودند به خون تازه تبديل شده است (42)
شب يازدهم محرم
1. شام غريبانه كربلا
نخستين شب عزا و سوگ خاندان پيامبر (صلى الله عليه و آله ) پس از شهادت سيد الشهداء (عليه السلام ) است . شبى تيره تر از سياهى ! شبى جانسوز كه در آن تلخترين لحظات بر خاندان امام حسين (عليه السلام ) گذشته .
آيا مى شود رنج و سوز و مصيبت بازماندگان حضرت را رد آن شب بيان كرد و يا حتى تصور نمود؟ آيا كسى درك مى كند كه ديدگان خونفشان عمه امام زمان (عليه السلام ) و اهل بيت چقدر و چگونه بر آن حضرت گريستند؟ آيا مى تواند تصوير كند كه آه و ناله سوزناك آن عزيزان چگونه بوده است ؟
با چه زبانى و با چه لفظى مى توان دلهاى شكسته ، قلبهاى جريحه دار، ناله و نواى بلبلان بال و پر سخوته گلستان نبوى و علوى ، و سوز دل يتيمان و بانوان حسينى را بيان كرد؟
شام غريبان است ! كودكان يتيم كه ديشب پدر داشتند، و بانوان بى سرپرست كه ديشب سرپرست و كاشانه داشتند؛ امشب با آشيانه سوخته و دلهاى داغدار، بدون سرورشان حضرت اباعبدالله (عليه السلام ) چه مى كنند؟
تفاوت بين اين دو شب چقدر است : شب عاشورا و شب يازدهم ؟ ديشب چه سالارى داشتند؟ ديشب چه كسى از خيمه ها محافظت مى كرد؟ ديشب چه كسانى در خيمه هاى بودند؟ امروز اما بدن مباركشان بدون سر روى زمين است ! آن شب چه كى سرپرست علويات و فاطميات را بر عهده داشت ؟ زينب كبرى (عليه السلام ) آن شب چه حالى داشت ؟ از يك سو مراقبت از حجت خدا زين العابدين (عليه السلام ) و همسران و يتيمان برادر، و از سوى ديگر به دنبال دختران گمشده !! همه اينها در سرزمينى كه بدن برادرش و عزيزانش با آن وضع روى زمين افتاده باشند!
آه چه شبى بود آن شب و چه حالى داشت دختر امير المؤ منين (عليه السلام ). سلام على قلب زينب الصبور و لسانها الشكور(43).
2. سر امام حسين (عليه السلام ) در تنور خولى
شب يازدهم شبى است كه سر مطهر امام حسين (عليه السلام ) در تنور منزل خولى بود در حاليكه نورانيت آن سر فضا را روشن نموده بود(44).