شبکه های اجتماعی
شماره های تماس

55152060-55152070

ساعت کاری

شنبه تا چهارشنبه 8 الی 13:30 | پنجشنبه 8 الی 12

روز بیستم محرم

روز بیستم محرم

بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعى از بنى اسد بدن شريف جون غلام ابى ذر غفارى را پيدا كردند در حالى كه صورتش نورانى و بدنش معطر بود و سپس او را دفن كردند(60).
جون كسى بود كه امير المؤ منين (عليه السلام ) او را به 150 دينار خريد و به ابوذر بخشيد. هنگامى كه ابوذر را به ربذه تبعيد كردند اين غلام براى كمك به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدينه مراجعت كرد و در خدمت اميرالمؤمنين (عليه السلام ) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبى (عليه السلام ) و سپس به خدمت امام حسين (عليه السلام ) رسيد و همراه آن حضرت از مدينه به مكه و از مكه به كربلا آمد.
هنگامى كه جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسين (عليه السلام ) آمد و براى ميدان رفتن و دفاع از حريم ولايت و امامت اجازه خواست . حضرت فرمودند: در اين سفر به اميد عافيت و سلامتى همراه ما بود! اكنون خويشتن را به خاطرما مبتلا مساز.
جون خود را بر قدمهاى مبارك امام حسين (عليه السلام ) انداخت و بوسيد و گفت : اى پس رسول خدا، هنگامى كه شما در راحتى و آسايش بوديد من كاسه ليس شما بودم ، و حال كه به بلا گرفتار هستيد شما را رها كنيم ؟
جون با خود فكر كرد: من كجا و اين خاندان كجا؟! لذا عرضه داشت : آقاى من ، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نيز رنگ من سياه است . يا اباعبدالله ، لطف فرموده مرابهشتى نماييد تا بويم خوش گردد و شرافت خانوادگى به دست آورم و رو سفيد شوم . نه آقاى من ، از شما جدا نمى شود تا خون سياه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون مى گفت و گريه مى كرد به حدى كه امام حسين (عليه السلام ) گريستند و اجازه دادند.
با آنكه جون پير مردى 90 ساله بود، ولى بچه ها در حرم با او انس فراوانى داشتند. او به كنار خيمه ها براى خداحافظى و طلب حلاليت آمد، كه صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر يك را به زبانى ساكت كرد و به خيمه ها فرستاد و مانند شيرى غضبناك روى به آن قوم ناپاك كرد. او جنگ نمايانى كرد، تا آنكه اطراف او را گرفتند و زخمهاى فراوانى به او وارد كردند. هنگامى كه روى زمين افتاد، امام حسين (عليه السلام ) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گريست ، و دست مبارك بر سر و صورت جون كشيد و فرمود: اللهم بيض وجهه و طيب ريحه و احشره مع محمد و آل محمد (عليهم السلام ): بارالها رويش را سفيد و بويش را خوش فرما و با خاندان عصمت (عليهم السلام ) محشورش نما.
از بركت دعاى حضرت روى غلام مانند ماه تمام درخشيدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسيد. چنانكه وقتى بدن او را بعد از ده روز پيدا كردند صورتش منور و بويش معطر بود(61).

روز 28 تا 30 صفر (شهادت رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و شهادت امام حسن مجتبى (عليه السلام ) وشهادت امام رضا (عليه السلام ) )
روز 28 تا 30 صفر (شهادت رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و شهادت امام حسن مجتبى (عليه السلام ) وشهادت امام رضا (عليه السلام ) )

روز 28 تا 30 صفر (شهادت رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و شهادت امام حسن مجتبى (عليه السلام ) وشهادت امام رضا (عليه السلام ) )

روز 28 تا 30 صفر (شهادت رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و شهادت امام حسن مجتبى (عليه السلام ) وشهادت امام رضا (عليه السلام ) )

شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبياء محمد بن عبد الله (صلى الله عليه و آله ) در سال 11 ه‍ در سن 63 سالگى به وسيله سم (118) بوده است ؛ و طبق رواياتى عايشه و حفصه آن حضرت را مسموم كرده اند(119)!
در 24 سفر بيمارى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) شدت يافت (120). پيامبر (صلى الله عليه و آله ) هنگام بيمارى فرمودند: حبيبم را نزد من حاضر كنيد. عايشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پيامبر (صلى الله عليه و آله ) روى مبارك خويش را از آنان برگردانيد و فرمود: ((حبيبم را نزد نم حاضر كنيد)). سپس دنبال على بن ابى طالب (عليه السلام ) فرستادند. چون نظر مبارك به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و كلماتى به حضرت فرمود. هنگامى كه على بن ابى طالب (عليه السلام ) از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابوبكر به او گفتند: ((خليلت به تو چه گفت ))؟ فرمود: ((هزار باب علم به من حديث كرد كه از هر باب هزار باب ديگر باز مى شود(121))).

RSS
123