1. شهادت رسول خدا (صلى الله عليه و آله )
شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبياء محمد بن عبد الله (صلى الله عليه و آله ) در سال 11 ه در سن 63 سالگى به وسيله سم (118) بوده است ؛ و طبق رواياتى عايشه و حفصه آن حضرت را مسموم كرده اند(119)!
در 24 سفر بيمارى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) شدت يافت (120). پيامبر (صلى الله عليه و آله ) هنگام بيمارى فرمودند: حبيبم را نزد من حاضر كنيد. عايشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پيامبر (صلى الله عليه و آله ) روى مبارك خويش را از آنان برگردانيد و فرمود: ((حبيبم را نزد نم حاضر كنيد)). سپس دنبال على بن ابى طالب (عليه السلام ) فرستادند. چون نظر مبارك به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و كلماتى به حضرت فرمود. هنگامى كه على بن ابى طالب (عليه السلام ) از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابوبكر به او گفتند: ((خليلت به تو چه گفت ))؟ فرمود: ((هزار باب علم به من حديث كرد كه از هر باب هزار باب ديگر باز مى شود(121))).
وصاياى پيامبر (صلى الله عليه و آله )
پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در لحظات آخر عمر خود وصيتهايى به امير المؤ منين (عليه السلام ) فرمودند و جبرئيل و ميكائيل و ملائكه مقربين را بر آن وصيت شاهد گرفتند. از جمله آن كلمات كه جبرئيل به پيامبر (صلى الله عليه و آله ) مى فرمود و امير المؤ منين (عليه السلام ) مى شنيد اين بود ((خمست را غصب مى كنند و پرده احترامت (حرمتت ) را مى درند و محاسنت به خون سرت رنگين مى شود)).
امير المؤ منين (عليه السلام ) مى فرمايند: هه هنگامى كه آن كلام را فهميدم ، فرياد زدم و بر روى زمين افتادم )). بعد فرمايشاتى به حضرت زهرا (عليه السلام ) و حسنين (عليهما السلام ) فرمودند. سپس آن وصيت با چند مهر از طلا كه آتش به آن نرسيده بود (و ساخته دست بشر نبود) مهر شد و به امير المؤ منين (عليه السلام ) تحويل داده شد(122).
غسل و نماز بر بدن پيامبر (صلى الله عليه و آله )
امير المؤ منين (عليه السلام ) پس از غسل دادن آن حضر به تنهايى بر ايشان نماز خواندند(123).
مردم به جز اصحاب سقيفه در مسجد جمع شده بودند و در فكر نماز بر پيامبر (صلى الله عليه و آله ) و دفن حضرت بودند. امير المؤ منين (عليه السلام ) آمدند و فرمودند: ((رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) امام ما است در زمان حيات و پس از وفاتش ))، كنايه از اينكه براى نماز بر بدن آن بزرگوار نماز به صورت جماعت نمى خوانيم . در اين هنگام مردم دسته دسته داخل مى شدند و بدون امام آيه ان الله و ملائكته يصلون على النبى ، يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما(124) را سه بار مى گفتند و بيرون مى آمدند.
دفن بدن مبارك پيامبر (صلى الله عليه و آله )
بعد حضرت مولى الموحدين (عليه السلام ) فرمودند: خداوند در هر مكانى كه روح پيامبرش را قبض مى كند راضى است كه در همان مكان دفن شود، و من آن حضرت را در حجره اى كه از دنيا رفته دفن مى كنم .
امير المؤ منين (عليه السلام ) با كمك ديگران قبرى حفر كردند و بدن حضرت را داخل قبر قرار دادند. سپس آن حضرت داخل قبر رفت و صورت پيامبر (صلى الله عليه و آله ) را باز كرد و گونه راست را بر زمين گذاشته در لحد را بستند و خاك روى آن ريختند(125).